1514-24

شنبه 11جون 2016
کنسرت پرشور و پراز اشکها و لبخندهای عـارف و مایکل
در دالبی تیاتر لس آنجلس، یک کنسرت پر از خاطره شد

1514-25

1514-26

شنبه شب 11جون 2016، یک کنسرت پرشور و هیجان و احساس در دالبی تیاتر لس آنجلس برگزار شد. دو هنرمند محبوب مردم، عارف از پیشگامان موسیقی مدرن و مایکل مرد هزارچهره صحنه ها، یک شب فراموش نشدنی برای حاضرین در سالن ساختند. و در پشت صحنه با حمایت مالی ایرج پاسارگاد و تلاش خستگی ناپذیر الی برنامه با نظم خاصی برگزار شد.
همانطور که مایکل قبلا گفته بود، شنبه 11 جون، شب اشکها ولبخندهاست، براستی چنین بود، چون در تمام مدت که مایکل روی صحنه بود و جدیدترین شوهای خود را اجرا کرد تا لحظاتی که عارف روی صحنه آمد، مردم یا خندیدند و یا اشک ریختند. برنامه سر ساعت با یک گروه رقص فلامینگو آغاز شد، چون همیشه تا مردم روی صندلی های خود بنشینند، این گروه با زیبایی برنامه خود را اجرا کردند و سپس با یک فیلم پشت صحنه از مایکل از ابتکارات همیشگی او بود، برنامه آغاز گردید. بعد مایکل روی صحنه آمد وجالب اینکه همانگونه که قول داده بود، همه برنامه های این شب جدید بودند. اجرای آهنگهای خوانندگان داخل ایران با مهارت خاص و طنز ویژه، همه را به هیجان آورد، که حداقل با صدای ده دوازده خواننده با توانایی خاص اجرا شد و سپس آثاری از بزرگان موسیقی جهان چون: دین مارتین، فرانک سیناترا، تام جونز و ریکی مارتین، استیوی واندر، که هرکدام با ظرافت خاص همراه بود و بعد مصاحبه رو درروی داریوش با چند خواننده روز درباره انجمن خوانندگان که با طنز ویژه ای همراه بود و در این میان اجرای آهنگ های از دست رفته ها چون: ویگن، منوچهر، فرهاد، فریدون فروغی و …. یادی از آنها بود.
یکی از بخش های ماندنی مایکل، یاد پراحساس از حبیب خواننده از دست رفته بود که با اجرای مرد تنهای شب همراه شد و در تمام مدت مردم با مایکل همراه و هم صدا بودند. نکته مهم اینکه ارکستری که با مایکل روی صحنه بود، همه حرفه ای و هنرمند بودند و به اجراهای هنرمندانه او کمک کردند.

… و عارف روی صحنه آمد
عارف بعد از 12 سال دوری از صحنه کنسرت های امریکا و شاید 20 سال دوری از کنسرت های لس آنجلس، سرانجام روی صحنه آمد، عارف شیک و سرحال و پرانرژی شروع به خواندن کرد، جالب اینکه از همان لحظه نخست حاضرین در سالن با او می خواندند و هر آهنگ خاطره انگیزی که عارف اجرا می کرد، مردم را با خود به سالهای دور ایران می برد و بقول عارف درست پنجاه و چند سال است که برای شما می خوانم و خوشحالم که هنوز قدرت اجرای برنامه را دارم، هنوز با شما روبرو میشوم، چهره هایی که پر از مهر و لطف و محبت است. نکته ای که برای مردم و همکاران سابق و دست اندرکاران موسیقی جالب بود اینکه عارف با همان توانایی سالهای دور میخواند چون اجرای بعضی آهنگهای عارف به حنجره قوی و توانایی های ویژه نیاز دارد و به همین جهت در طی سالهای گذشته کمتر خواننده ای توانسته این آهنگها را درحد توان عارف اجرا کند.
زمانی که عارف می خواند خیلی از مردم درون سالن اشک می ریختند و با او می خواندند. چون عارف برای بسیاری از آنها سمبلی از خاطره ها و سالهای نوجوانی شان است، به جرات خیلی ها حتی به صحنه نگاه نمی کردند، آنها در خود غرق بودند و موجی از صدای جمعی آنها در سالن بزرگ دالبی تیاتر پیچیده بود.
عارف از مردمی که تقریبا سالن را پر کرده بودند تشکر می کرد، از اینکه بعد از سالها با آنها روبروست ابراز خوشحالی می کرد، از اینکه هنوز توانایی و قدرت خواندن را برای آنها دارد، خدایش را شکر می کرد.
ارکستر عارف به رهبری محمد مقدم بود، گاه ناچار بود برنامه تنظیم شده خود را با توجه به خواسته مردم عوض کند، آهنگهایی را که مردم خاطره دارند بنوازند ولی هماهنگی عارف و محمد مقدم با ارکستر با وجود بعضی اشکالات کوچکی در سیستم صدا بسیار چشمگیر بود.
و ایرج پاسارگاد حامی این کنسرت، جلوی صحنه با همه وجود به تماشا نشسته بود و از این همه نظم و هماهنگی لذت می برد. پشت این کنسرت بزرگ و پرشور، الی همسر مایکل خستگی ناپذیر و بدون توقف می دوید و الحق بعد از 2 ماه دوندگی و تلاش، یک کنسرت خوب را بروی صحنه فرستاد و مردم با اشک و خنده، با خاطره خوشی سالن را ترک گفتند و بدلیل اینکه عارف موفق به اجرای همه آهنگهای خود نشده بود، قول داد بزودی در کنسرت دیگری همه آن آهنگهای بیاد ماندنی را اجرا کند، ولی عده ای گله داشتند چرا آهنگ «سلطان قلبها» کامل اجرا نشد…؟

1514-28

1514-27

1514-29

1514-30