1322-46

1325-68

1325-69

سه ستاره برای این فیلم نه برای نهایت کمال فیلم، یا کارگردانی، یا هیجان و احساسات، یا نوگرایی و غیرمعمولی بودن فیلم است، بلکه بخاطر بازیهای خوب چند بازیگر درچند نقش، میکاپ و به اصطلاح گریم اعجاز آمیز، سویچ کردن سریع صحنه ها،فیلمبرداری  خوب  فیلم در برخی از صحنه هاست.
فیلم را اندی و لانا واچوسکی که قبلا با فیلم کاملا متفاوت Matrix به شهرت رسیدند ساخته و پرداخته اند.
قصه فیلم برداشتی از نوول معروف دیوید میچل چاپ 2004 است که بجرات کتاب جذابیت خاص خود را داشت ولی در مرحله به فیلم در آمدن، تماشاگر را تا حدی گیج و سرگردان می کند.
فیلم آمیخته ای از رویدادهای گذشته، حال وآینده است، با 6 قصه که به نوعی در سه 1325-72مرحله به هم پیوندی دارند، هر کدام بدنبال بخشی از دیگری آغاز میشوند و سپس در طی فیلم در دل هم فرو میروند، گاه کاراکترها در رویدادهای پیاپی  فیلم گم میشوند وتماشاگر قبل از آنکه فکر خود را بروی  یک قصه کاملا متمرکز کند، قصه و رویداد متفاوت دیگری آغاز میشود.
بازیگران نقش های متفاوت باگریم های مختلف را بازی می کنند از جمله هالی بری در 6نقش در 6 قصه از 1849، 1936،1973، 2012، 2144 و 2365 ظاهر میشود که بجرات بجز دو  تا سه مورد، بقیه قابل شناسایی نیست،همین تغییر و تحول در مورد تام هنکز، هوگوویوینگ، جیم برادبنت و هیوگرنت و بقیه هم رخ می دهد.
تماشاگر بدلیل دیدن انونس فیلم، با وجود طولانی بودن فیلم و سردرگم شدن، تا پایان سه ساعت فیلم می نشیند ولی هنگام خروج از سینما در چهره 90درصد خستگی و شکایت دیده میشود.
همانطور که اشاره شد، فیلم دارای امتیازات خوبی هم هست، فیلمبرداری،میکاپ، رنگ آمیزی، بازیهای خوب، صحنه آرائی ها، دیدنی است،ولی اصولا کتاب دیوید میچل بقولی خواندنی تر ودیدنی تر از فیلم است، چون در کتاب شما فرصت دارید رویدادها را بهم پیوند بدهید ولی سرعت نقل و انتقال در فیلم چنین فرصتی را نمی دهد اگر فیلم تام هنکز و هالی بری را نداشت، شاید خیلی زودتر از آنچه تصورمیرفت، از لیست فیلم های روز خارج می شد و در پایان اینکه اندی ولانا واچوسکی، شاید تا مدتها امکان ساختن چنین فیلم پر هزینه ای را پیدا نکنند و باور اینکه آنها مرز معمول را شکسته اند، با این فیلم مشکل باشد.

1325-70

1325-71

برخلاف یکی دو فیلم آخر کوین جمز، این بار اورا در کمال هنر وخلاقیت های بازیگری اش می بینیم. «کوین جمز» بمرور در سینما شناخته میشود، چون او نه تنها یک کمدین تواناست، بلکه در ایفای نقش درام نیز خود را تثبیت کرده است. این فیلم نمونه همین نقش آفرینی هاست.1325-73
کوین جمز در نقش اسکات واس، یک معلم بیولوژی در یک مدرسه  با اطلاع از برچیده شدن برنامه موزیک در مدرسه، بدلیل کسر بودجه و با مهر و احترامی که برای مارتی (هنری وینکلر) استاد دلسوز موسیقی مدرسه دارد، تصمیم میگیرد با هیئت مدیره مدرسه بجنگد و در آخر برای جبران این هزینه، دست به یک اقدام عجیب میزند.
اسکات با اطلاع از درآمد نقدی و کلان کشتی گیران همرزمان رزمی و بوکسورهای حرفه ای، حاضر میشود خود را به مشت های سنگین و مرگ آور آنها بسپارد تا حتی از دستمزدی که بابت شکست در مسابقه می گیرد، بمرور این هزینه را تامین نماید. اسکات البته قبلا سابقه کشتی گیری در مدرسه داشته است.
یک رزمنده سابق نیکو(باس راتن) و یک پرستار دلسوز و مهربان بلا(سلما هایک) که در ضمن مورد علاقه اسکات هم هست و در آرزوی یک بوسه او می سوزد،  اورا یاری میدهند و اسکات خود را به آب1325-74 و آتش میزند.
با اینکه پایان فیلم را تماشاگر هشیار حدس میزند، ولی رویدادهایی پیش می آید که گاه آنها را دچار تردید می کند. بازگشت هنری وینکلر بازیگر قدیمی تلویزیون، به سینما، با این فیلم،نوید بخش است، چون او در این نقش جا می افتد، ولی نباید بازی نرم و حرفه ای کوین جمز رااز آغاز تا پایان  فراموش کرد. چون او در این فیلم، وظیفه خنداندن تماشاگر راندارد، او آمده که احساسات آنها را برانگیزد،ولی بهر صورت تماشاگر با بعضی حرکات و رخدادهای فیلم، می خندد و کوین جمز را می ستاید.
این فیلم آغاز تازه ای است در شناخت بیشتر این بازیگر و شروع یک دوره تازه بازیگری اش.