1330-2

 

 1330-3

1330-4

1330-5

1330-6

«دکتر ابی سرودی» را وقتی خوب می شناسی، او را یک رفیق مهربان، یک دوست دلسوز، یک برادر مسئول، یک انسان آگاه می بینی، او مرزهای یک پزشک معمولی را شکسته است، همین خصوصیات ویژه است که اورا با همه جوانی اش، موفق و پرکار و محبوب ساخته است. او راکه حتی شنیدیم از سوی دو کمپانی بزرگ، یک تیم معروف ورزشی، یک سازمان جهانی دعوت به همکاری کرده اند، ولی  خودش با فروتنی می گوید اجازه بدهید در این باره بعداً حرف بزنیم، هنوز به پای عمل نرسیده ایم.
فضای مطب اش، پراز انرژی مثبت وسازنده است، همه همکارانش چون رامش عزیز با لبخندی مهربان، با صبر و حوصله، با بیماران برخورد می کنند، بعد از اولین دیدار، احساس می کنید به این فامیل پیوسته اید، مهرشان به دلتان می نشیند، من وقتی زیر دست های توانای دکتر سرودی رفتم، در تمام مدت ابدا احساس نکردم زیر دست یک جراح هستم، انگار یک نقاش، یک مجسمه ساز، یک خوشنویس درباره هنرش با من حرف میزد، نه از درد خبری بود، نه از ترس عمل، نه حتی بعد از عمل.
دکتر سرودی پلک های کمی  افتاده شما را، حتی بسیار افتاده شما را چنان جراحی 1330-7می کند که انگار دارد با قلم خود، یک شعر زیبا را برایتان خوش نویسی می کند، اصلا باورتان نمی شود جراحی می شوید، همان روز حتی اگر اجازه بدهد، خودتان راحت به منزل میروید، حتی سر کارتان میروید بعد هم از آن کبودی ها، سیاهی ها،  ورم های هولناک که زیر چشم و صورت خیلی ها دیده اید اصلا خبری نیست، انگار اصلا عملی انجام نشده است، می گوید پدرش او را تشویق کرده که از همان کودکی خوشنویسی کند، چون خوش نویسی با خود نظم و آرامش می آورد، همان که یک جراح نیاز دارد، به یک بیمار انتقال میدهد.
دکتر سرودی وقتی عمل کترک یا آب مروارید را انجام میدهد، در باور شما نمی گنجد، چنین عمل حساسی، ظریفی، این چنین سریع و آسان، بدون کوچکترین دردی انجام پذیرد. در فضایی که موزیک ملایمی پخش میشود، دکتر سرودی و همکارانش با شما حرف می زنند، شوخی می کند، از مسائل روز می گویند و نیم ساعت بعد به شما می گویند حالا این روزنامه را بخوان، این تابلو را نگاه کن، از همین امروز عینک را فراموش کن، شما با ناباوری از خودت می پرسی، این یک عمل جراحی بود، یا یک معجزه؟
• می پرسم شما با دست های توانا و اعجازآفرین خود 1330-8تاامروز چند عمل جراحی انجام داده اید؟
– می گوید: از من بپرسید من با تجربیات خود، با دستهایم که پر از عشق است، چند هزار دل را شاد کرده ام، من همانگونه که همیشه گفته ام از چشمان شما چون چشمان خودم مراقبت می کنم، من وقتی بیماری خود را بمن می سپارد من با همه قلبم او را عمل می کنم.
آب مروارید (کترک)، لیسیک، عمل جراحی پلک ها، که درواقع 80درصد از عمل های من است. درمورد کترک من بیماران حتی 16و 20 ساله هم داشته ام، ولی معمولا از سنین بالای 50 شروع میشود و در سنین بالای 70 سال بیشتر میشود نتیجه  بسیار عالی دارد. عمل لیسیک را با لیزر بروی جوان ترها انجام میدهم،  نتایج آن هم درخشان است و بکلی عینک را کنار می گذارند. عمل جراحی پلک ها هم از سنین پائین تا میان سال ها و بزرگسال ها انجام می شود و با لیزر و با سیستم های کاملا جدید بدون خونریزی، همه این عمل ها بدون بیهوشی و در مطب انجام می پذیرد.  من با بیهوشی و تزریق آمپول هایی به پشت چشم مخالفم چون خونریزی، خطر نابینایی و دیگر مشکلات را بدنبال دارد. من تنها با چند قطره دارو در چشم این عمل را انجام می دهم.
• در جریان بودیم که خیلی ها را در آستانه نابینایی و حتی در مرحله نابینایی نجات داده اید؟
– من همین چندی پیش یک بیمارجوان داشتم، که شبکیه اش کاملا خراب بود، بکلی نابینا بود، چند بچه داشت، یک نوزاد را هم شیر می داد، می گفت تنها آرزویم دیدن بچه هایم است، من با یک عمل جراحی بسیار ظریف و حساس، کاری کردم، که آن خانم ، که اصلا بینایی نداشت، اینک نوزادش را از بخشی از چشمانش می بیند، روزی که  برای نخستین بار بچه هایش را دید، از شوق می لرزید و اشک می ریخت، همه ما اشک می ریختیم، من همین لحظات است که پاداش کارم را می گیرم من هزاران نفر مبتلا به بیماری قند را که در آستانه نابینایی بوده اند، نجات دادم،همین چندی پیش آقایی به سراغم آمد، که بیمه و درآمدی نداشت، او حتی اتومبیل خود را  فروخته بود که هزینه عمل را بدهد، باور کنید از چشمانش خون می چکید، گفت می دانم  که دیگر هرگز نخواهم دید، من او را با لیزر عمل کردم، شاید یک پنجم هزینه عمل راهم نگرفتم، روزی 1330-9که با همسرش آمده بود تا خبر خوش سلامت چشمانش را بدهد، بغض کرده بود، می گفت تو دوباره دنیا را، خوبی ها و قشنگی ها ر ابمن باز گرداندی فکر می کرد من مسیحی هستم، برایم یک صلیب قشنگ داده بود ساخته بودند با خوشحالی گرفتم و گفتم برای من مذهب، مرام، جنس و رنگ مهم نیست، من در خدمت همه انسانها هستم، آنهایی که می توانم دلشان را شاد کنم در طی هفت هشت سال گذشته، من حداقل چشمان 7000 نفر را جراحی کرده ام، یک مورد اشتباه نداشتم  چون در لحظه عمل فکر می کنم چشمان خودم را عمل می کنم، یا خودم فکر می کنم اگر کوچکترین اشتباهی و کوتاهی  بکنم چه بروز خودم می آورم. در طی این سالها، بهترین دوستان من، بیماران من هستند. چون آنها حس مسئولیت و وجدان و دلسوزی و عشق مرا به کارم درک کرده اند.
• می گویم می دانیم که بسیاری از چهره های معروف سینما، موزیک و ورزش از بیماران ات هستند؟
– می گوید: دهها نفر، شاید صدها نفر، ولی من نمی خواهم روی 1330-10آنها تبلیغ کنم،  اگر بتوانم بروی چشمان یک فرد معمولی، یا یک کارگر ساده، یک پدر زحمتکش، یک مادر دلسوز، یک دانشجوی کم درآمد، بهترین عمل جراحی را انجام دهم، شب را با خیال راحت می خوابم، لبخند مهربان آنها، هیچ کم و کسری از لبخند یک قهرمان برجسته بسکتبال و یا یک ستاره سینما ندارد.