1441-2

1441-3

مارتیک خواننده محبوب سه نسل، شنبه 31 ژانویه، همزمان با پخش آلبوم جدید خود «سایه نشین» بروی صحنه بین المللی سابان تیاتر SABAN THEATRE بورلی هیلز میرود، تا بعد ازمدتها برای دوستداران و فراوان خود بخواند.
«مارتیک» می گوید تنها چند خواننده چون گوگوش، داریوش، ابی، و اینک من ، در کمپانی مستقل خود، آلبوم های خود را تهیه و ارائه میدهیم و در چنین موقعیتی تنها انتظاری که داریم این است که مردم خوب و مهربان، که ما سالهاست برایشان خوانده ایم، آلبوم ما را بخرند، کپی نکنند، حتی جلوی کپی کردن دیگران را بگیرند. این اقدام آنها دلگرمی بزرگی برای همه ماست، نوعی تشوق جانانه است، نوعی انرژی و امید است.
ما مردم مسئول و با وجدان را می شناسیم، می دانیم که آنها هم چون جوامع امریکایی و اروپائی، به یاری هنرمندان خود می آیند و به ماندگاری شان کمک می کنند.
مارتیک درباره آلبوم تازه خود سایه نشین می گوید. من تهیه این آلبوم را از سال 2003 شروع کردم، از برجسته ترین آهنگسازان و ترانه سرایان کمک گرفتم، از شهیار قنبری، زویا زاکاریان، هما میرافشار، فرید زلاند، محمد حیدری و سلی هنرمند قدیمی مان و همچنین آثاری از خودم، در این مجموعه جای دادم، تهیه 15 شعر و آهنگ و تنظیم ضبط و تولید و ساخت موزیک ویویو آسان نبوده است و خوشحالم که برای اولین بار این آهنگها را در کنسرت 31 ژانویه در سابان تیاتر می خوانم.
کمپانی مستقل من و پسرم SOLE RECORDS ، هزینه سنگینی برای این آلبوم گذاشت و با بالاترین کیفیت آنرا تهیه نمود.

شب 31 ژانویه چه خبر است؟
مارتیک درباره کنسرت شنبه 31 ژانویه می گوید: آن شب یکی از زیباترین شب های زندگی من و دوستداران با وفا و مهربان من است، که می خواهم همه با خاطره ای خوش سالن را ترک کنند.
برنامه در 2 قسمت ارائه میشود، در هر دو قسمت آهنگهای شاد و پرتحرک و عاشقانه اجرا می شود، در بخش اول با ارکستر 14 نفره می خوانم در بخش دوم با ارکستر 26 نفره همراه با سازهای زهی برنامه بسیار پرشور و پر تحرکی داریم، در این بخش، قسمت های نمایشی بسیار جالب تدارک دیده ایم.
رهبری سازهای زهی را یک موزیسین جوان و بسیار توانا از اسپانیا بعهده داردکه واقعا شگفتی می آفریند من دراین شب، که شب 40 سال خاطره است، همه آهنگهای خاطره انگیز مردم را می خوانم و برای اولین بار، به 6 زبان زنده دنیا، آهنگهایی را که همه با آنها خاطره دارند اجر می کنم و دلم میخواهد این شب، شب یادها و خاطره ها باشد.

1441-4

35 سال پیش همین روزها

جالب است بدانید که من در همین روزها، یعنی 20 ژانویه 1980، درست 35 سال قبل، ایران را ترک گفته و به امریکا آمدم و دیگر هرگز به زادگاهم باز نگشتم و بقولی غم دوری را با میلیونها نفر هموطن با هم کشیدیم.
در همان روزها من به تماشای کنسرت های بزرگ، خوانندگان امریکا، به همین سابان تیاتر می آمدم و دلم میخواست روزی بروی این صحنه بروم حالا بعد از 35 سال، بروی صحنه سابان تیاتر می روم تا حداقل به 5 زبان بخوانم.
من از همان کودکی و نوجوانی به زبانهای مختلف می خواندم، من اولین گروه موزیک را به اتفاق دوستانم در 14 سالگی راه انداختیم، سال 1964، باگروه نفت بویزNAFT BOYS در آبادان شروع کردیم و ما اولین گروه موزیک بودیم که همان سال بطور زنده در آغاز پخش تلویزیون در آبادان، برای بینندگان تلویزیون خواندیم آنروزها من و دوستانم آهنگهای معروف VENTURS و SHADOWS از دو گروه امریکایی و انگلیسی را درست مثل خودشان می خواندیم و بنابه تقاضای مردم به زبان های دیگر هم برنامه اجرا می کردیم و من مرتب آهنگهای خارجی را تمرین می کردم تا با لهجه درستی بخوانم وقتی به امریکا آمدم، همین روش را ادامه دادم، البته خواندن به زبان فارسی در رتبه اول بود، از اینکه می دیدم کوچک و بزرگ آهنگهای مرا می خوانند، غرق شادی می شدم.

عشق مهم ترین اصل زندگی

مارتیک می گوید عشق مهم ترین اصل زندگی من است و من عشق را از 5سالگی تجربه کردم، یادم هست در آبادان از روی یک موتورسیکلت پریدم تا عبور یک کشتی جنگی امریکایی را تماشا کنم و سبب شد تا سر من زیر موتور برود و بشدت بشکند مرا به بیمارستان بردند و با وجود شکستگی جمجمه، سالم ماندم، پرستارم یک خانم بسیار زیبا و بلند قامت بود، که من عاشق اش شده بودم، همه بیماران عاشق اش بودند، یکروز که همه به تماشا ایستاده بودند، من ناگهان لب او را بوسیدم و درحالی که همه بیماران هورا کشیدند و کف زدند، آن خانم پرستار به صورت من سیلی جانانه ای زد که اگر درامریکا بودم می توانستم او را سو کنم! این اولین عشق من بود، بعدها وقتی 14 ساله بودم و تازه داشتم مشهور می شدم، عاشق یک دختر 12 ساله شدم، که فقط نگاهش می کردم و کیف می کردم، ولی هیچگاه او را لمس هم نکردم، ولی عمیقا عاشق اش بودم.
شاید همین احساسات سبب شد، که من عاشقانه ترین آهنگها را بخوانم و کلی از سوی زوج های عاشق تشویق بشوم. من برای شب شنبه 31 ژانویه، همه عاشقان را دعوت می کنم تا به سابان تیاتر بیایند و با هم سرودهای عاشقانه ای را که من طی 35 سال خوانده ام همصدا بخوانیم.