newyork1.1

هريسون فورد و ديويد لترمن در خيابان هاي نيويورك

newyork1.2

هفته گذشته هريسون فورد و ديويد لترمن ، در خيابان پنجاه وسوم نيويورك، جولان مي‌دادند  و توجه هزاران نفر راجلب كردند.
درواقع ايندو در ادامه اجراي برنامه تلويزيوني درباره فيلم تازه Cowboy & Aliens‌ سوار بر اسب بسبك و شيوه فيلم هاي وسترن وارد خيابانها شدند.

قاتل نيويوركي قصدپنهان كردن مدارك را داشت

newyork1.4

قاتل 4‌ نفر در يك داروخانه در لانگ آيلند، كوشيده بود همه مدارك وشواهد جرم خود را پنهان كند.newyork1.3
>ديويد لافرهيون دراگز< با اسلحه حمله برد، 4‌ نفر از كاركنان  و مشتريان داروخانه را كشته و هزاران قرص مخدر را دزديده وبه اتفاق همسرش مليندا كه راننده اتومبيل شان بوداز معركه گريخت.
ديـويـد كـه اينروزها محاكمه ميشود، قبل از دستگيري، به اتفاق همسرش، بسياري از قرص‌ها را درون توالت ريخته و بسياري را پنهان كرده و حتي شواهدي مبني بر اينكه در روز حادثه جاي ديگري بوده آماده كرده بود، كه با اعتراف مليندا وشاهدان  جنايت بي اثر ماند.
اينروزها مردم همچنان با شاخه هاي گل و شمع جلوي داروخانه، ياد كاركنان اش را زنده نگه داشته اند.

 

 

 

 

مدعي رابطه جنسي با استراس كان شد
مادر روزنامه نگار فرانسوي

در حـالـيـكـه هنوز ماجراي حمله استراس كان به يك مهماندار هتل در نيويورك در مراحل دادگاهي است تريستان بانون روزنامه نگار جوان فرانسوي مدعي شد، كه استراس در آپارتمان خود،newyork1.5 به نيت تجاوز به او حمله كرده ولي او به موقع گريخته است، در همين زمان مادر تريستان مدعي شد، كه قبلا با استراس رابطه جنسي داشته، منسورت 62‌ ساله مي‌گويد اين رابطه قبل از 2003‌ ماهها ادامه داشت.
خود استراس البته دچار سردرگمي شده و مي‌گويد راستش گيج شده ام!!

 

 

 

 

5‌ بچه ميمون زندگي
اين مادر را فلج كرده اند

newyork2.6

روزي كه >استيوتپپز< بعنوان هديه تولد، 5‌ ميمون كـوچـولو به همسرش تقديم كرد، هيچگاه فكر نمي‌كرد زندگي شان فلج شود.newyork2.7
كاني تيبز مي‌گويد روزهاي اول خيلي خوشحال بودم، بچه هايم نيز سر از پا نمي‌شناختند ولي بعد از چند ماه فهميدم چه بلايي سرم آمده، چون بچه ميمونها مثل يك مادر واقعي بمن چسبيدند و ديگر هيچكس حق نداشت بمن نزديك شود.من بايد آنها را حمام مي‌كردم، دايپر مي‌كردم، غذا مي‌دادم شبها آنهارا مي‌خواباندم و يكي از آنها هم بايد كنار من مي‌خوابيد چون كابوس مي‌ديد!
من اينك شب و روزم با آنها مي‌گذرد، با ا~نها به خريد، مهماني، راهپيمايي و رستوران ميروم، كه البته  بعضي رستوران ها مرا نمي‌پذيرند! درمانده ام ولي چاره اي ندارم.newyork2.8